escapist

ساخت وبلاگ
پشت گوشی گریه می‌کرد، از قرنطینه خودش هنوز خستگیش در نرفته باید مراقب آقا باشه حالا. ممکنه بمیره می‌دونی:(خودش میگه میخواد بمیره ولی دوست نداره زجرش رو ببینه.ولی من فکر می‌کنم مرگشم خیلی داغونش می‌کنه.وقتی فکر می‌کنم چه فشارایی قراره تحمل کنه به زودی غمم میگیره.دوست ندارم جای بقیه هم غصه بخورم ولی دارم می‌خورمکاش می‌شد دکمه‌ی خاموشو زد و همه چی تاریک‌و پوچ و تمام شهولی نمیشه باید ادامه داد :)This post is from few year before but was never released1399/06/30 escapist...
ما را در سایت escapist دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2escapist948 بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 6 خرداد 1403 ساعت: 17:09